سبک معماری آذری
معماری آذری سومین شیوه معماری ایران است که از اواسط قرن هفتم و از سرزمین آذربایجان ایران منشاء گرفت. تاریخچه معماری دوره آذری به دوران حکومت مغولان در آذربایجان ایران و همچنین حکومت تیمور بر میگردد. از این رو، این شیوه از نظر زمانی، دو دورۀ مختلف را در بر میگیرد: دوره اول و دوره دوم؛ هر یک از این دوران نیز خصوصیات ویژه خود را دارند. بهره گیری بیشتر از هندسه و گوناگونی طرح ها و ساخت ساختمان ها در اندازه های بسیار بزرگ، از ویژگی های معماری آذری است. از بناهای سبک آذری میتوان به گنبد سلطانیه، مسجد کبود تبریز، مسجد جامع ورامین و مسجد گوهر شاد اشاره کرد. اجرای متعدد و حرفه ای گنبدهای دو پوسته و استفاده از چفدهای کلیل، چمانه و پنج او هفت، تحولات شیوه آذری نسبت به شیوه های معماری پیش از خود است.
معماری آذری شیوه ای در معماری ایرانی است که در سال 657 و از سرزمین آذربایجان ایران منشاء گرفت. این شیوه معماری بعد از شیوه رازی روی کار آمد و جایگاه آن قبل از شیوه معماری اصفهانی میباشد. در شیوه آذری، ابعاد و اندازه ساختمان ها بزرگ در نظر گرفته شده و در نمای ساختمانها از آجر و انواع کاشی (معرق، هفت رنگ و خشتی) استفاده میشد. انجام کار نمای ساختمان پس از اتمام سفت کاری بنا صورت میگرفت.
حمله مغول به ایران و پس از آن روی کار آمدن تیموریان، عاملی بر ایجاد سومین شیوه معماری ایران پس از اسلام، یعنی شیوه آذری شد.
در سال 616 هجری قمری، چنگیز خان مغول به خون خواهی گروه بزرگی از تجار مغول که به ایران فرستاده بود و با اجازه سلطان محمد به قتل رسیدند، به ایران حمل کرد. او حمله و تصرفات خود را از ماوراءالنهر شروع کرد و بیشتر شهرهای خراسان را تصرف کرد. در سال 618 هجری، شهر خوارزم را ویران کرد. سپس بلخ، هرات، مرو، نیشابور را تسخیر کرد و به قتل عام های فجیع پرداخت. بیشترین و فجیع ترین قتل عام ها در فرارود و خراسان بود. پس از این سالها و بعد از مرگ چنگیز خان، سرزمین های تسخیر شده، میان پسرانش قسمت شد. جاهای دیگر ایران نیز توسط حاکمانی که از سمت پسران چنگیز تعیین میشدند، اداره میشد.
پیشروی مغولان بعد از مرگ چنگیز، به ویژه از سال 626 هجری قمری ادامه یافت تا جایی که در سال 652 هجری قمری، هولاکو فرانروای ایران شد. او در سال 656 بغداد را نیز فتح کرد و تمام غنایمی که از جاهای گوناگون به ویژه بغداد به چنگ آورده بود را با خود به آذربایجان برد و مراغه را پایگاه خود کرد. از همین زمان، دوره نخست معماری آذری ایران آغاز شد. زیرا نیاز به ساخت و سازهای گوناگون بود. پس از مرگ هولاکو، سلسله جدیدی از سلاطین مغول، یعنی ایلخانان روی کار آمدند. غازان خان (694-702) و سلطان محمد خدابنده الجایتو (703-716) از حاکمان سلسلۀ ایلخانان بودند و در دوران آنها، تبریز و سلطانیه، کانون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران بودند. به طور کلی، دوره اول سبک آذری از اواسط قرن هفتم هجری قمری آغاز شد و تا دهه آخر قرن هشتم ادامه یافت.
حکومت تیموریان دوره دوم سبک آذری در معماری است. با روی کار آمدن حکومت تیموریان، همچنان در ایران از شیوه معماری آذری استفاده میشد.
همچنان که ایلخانان مغول در ایران حکومت میکردند، در سال 782 هجری قمری، شخصی به نام تیمور به خراسان حمله کرد و تمام خراسان، سیستان و افغانستان را تسخیر کرد. او در سال 788 دیگر سرزمین های ایران از جمله آذربایجان و گرجستان را نیز گرفت. شاهرخ و پسران او (از نوادگان تیمور) دوستدار علم و علما بودند و بخشی از وقت خود را با علما و ادبا میگذراندند. عصر شکوفایی معماری آذری نیز به دوران حضور شاهرخ و پسرانش بر میگردد. شاهرخ حکومت خراسان، طبرستان و ری را داشت. پسرانش نیز در هرات و سمرقند سکونت داشتند. در این دوره، معماران بزرگی چون زین العابدین شیرازی، قوام الدین شیرازی و پسرش غیاث الدین در خراسان بکار گمارده شدند و سازنده ساختمان های بزرگی در آنجا بودند.
تنوع در طراحی تهرنگ ساختمان ها در بیرون زدگی و تو رفتگی کالبد، در معماری ساختمان های ساخته شده به شیوه آذری دیده میشود. این سبک ویژگی های منحصر به فرد دیگری نیز دارد که در ادامه بیان شده است.
پیمون به معنای اندازه و مقیاس است؛ اندازه های مشخص و معینی که در طرح تکرار شود. از پیمون در طراحی سردر، طاق، گنبد، ایوان، شبستان، پنجره و حتی تزئینات استفاده میشد. از نگاه استاد پیرنیا، پیمون به معمار اجازه میداد که بدون نیاز به ابعاد مطلق (متر یا فوت)، فضاهایی هماهنگ و تکرارپذیر بسازد. معماران سنتی بدون استفاده از نقشه و ابزار دقیق امروزی، تنها با شناخت پیمونها، میتوانستند فضاهایی متناسب، زیبا و کارآمد خلق کنند. این پیمانه معمولاً بر پایه اندازههای بدن انسان، آجر، درگاه، یا دهانهها تعیین میشد.
از تحولات معماری آذری، دگرگونی هایی است که در نیارش ساختمان ها رخ داد. تحولاتی که رخ داد در ادامه شرح داده شده است.
در دوره نخست سبک معماری آذری که زمان آمیختگی شیوه های پیشین با معماری بومی آذربایجان بود، از چفد کلیل آذری که در آن سرزمین رواج داشت، بهره گیری شد. چفد کلیل یک نوع قوس کم خیز ایرانی بدون تیزه است. این چفد در همه جای ایران به همین نام به کار رفت.
از دیگر تحولات معماری که در شیوه آذری رخ داد، دگرگون شدن “چفد پنج او هفت” بود. پنج او هفت به معنی پوشش درگاه است؛ اما گمان میرفت که این نام از نسبت 5 به 7 (7/5) گرفته شده است. از این رو، این چفد (طاق) را طوری زدند که نسبت افراز به نیم دهانه، پنج به هفت میشد. نتیجه اینکه چفدی (طاقی) که به دست میآمد، پایداری چفد “پنج او هفت” را نداشت و زیر بار، ترک بر میداشت. این اشتباه از سوی قوام الدین شیرازی و زین العابدین شیرازی رفع شد.
در شیوه آذری، “چفد چمانه” بسیار به کار گرفته شد. چفد پایه در تاق آهنگ ایوان مسجد جامع یزد، چمانه است. گنبدی که با چفد چمانه زده میشود، سبویی نام دارد. گنبد سلطانیه از نوع “سبویی” است.
در ساخت پوشش بیرونی گنبدها، از چفد شبدری تند و کند استفاده شد. در گنبدهای دو پوسته، گسسته ناری بهره گیری شد. این نوع گنبد، علاوه بر پوشاندن ساختمان، پاسخی به جنبه شکلی و نمادی نیز بود. از این رو، در شیوه آذری گنبد دو پوسته بسیار ساخته شد و بسیاری از ساختمان های خراسان بزرگ دارای این گنبد هستند.
در شیوه معماری آذری، برای ساخت گنبد گسسته (روی آهیانه گنبد) دیوارهایی به نام خشخاشی در گرداگرد آن ساخته میشد که خود گنبد روی آن ها سوار می شد. پایه گنبد به دو گونه ساخته میشد:
گنبد حرم مطهر امام رضا (ع) و گنبد مسجد گوهر شاد، نمونه هایی از گنبدهای دو پوسته گسسته ناری است. علاوه بر استفاده شایع از گنبدهای دو پوسته گسسته، از گنبدهای دو پوسته پیوسته نیز در برخی ساختمانها بهره گیری شده است. مانند مسجد ازیران.
اجرای طاق در گونه های مختلف، از دیگر تحولات شیوه آذری در معماری ایران است. در این شیوه، طاق های زیر بسیار استفاده شده است:
مقبره (گنبد) سلطانیه در 40 کیلومتری استان زنجان و در در شهرستان سلطانیه واقع شده است. تاریخ ساخت گنبد سلطانیه را 703 تا 710 قمری بیان کردهاند. این مقبره در یک مجموعه ساختمانی که شامل بیمارستان، خانقاه و میانسرای بزرگ آن بوده جای داشته که هم اکنون از این مجموعه، تنها گنبدخانه و آرامگاه الجایتو (تربت خانه) برجا مانده است. آرامگاه سلطان محمد خدابنده (الجایتو) در کنار مقبره سلطانیه ساخته شده است. گنبد مقبره سلطانیه از نوع دو پوسته پیوسته است و بزرگترین گنبد از این گونه میباشد که در ایران ساخته شده است. دهانه این گنبد دوپوسته، 25.5 متر است و خود آن روی دندههای باربر ساخته شده و چفد پایه آن، چمانه است که گنبد سبویی پدید آورده است. تهرنگ گنبدخانه، هشت پهلو است. در جلوی آن ایوانی بوده که آثارش هنوز هم دیده میشود.
ویژگیهای ساختمانی و نیارشی این گنبد آنچنان است که پروفسور سن پائولوزی، ساختمان گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره در شهر فلورانس ایتالیا را برگزیده از این گنبد میداند.
بنای سلطانیه از یک هشت وجهی تشکیل شده که قطر داخلی آن حدود 26 متر و فاصله بین دو وجه خارجی آن 42 متر استبر روی این هشت وجهی در بالا، گنبدی کشیده شده و نوک تیز بر روی پلان دایره ای شکل که قطر آن تقریباً همان 26 متر است قرار دارد. نوک گنبد تا کف زمین، 50 متر ارتفاع دارد. نمای درونی گنبد خانه دو بار با گونه های گره سازی درهم (کاشی آجر)، کاشی کاری و سفال پیش بُر و کاشی مهری و سفال مهری آمود شده که بخشی از آنها بجا مانده است. بعدها به دلایلی روی این تزئینات را گچ اندود کردند. از دیگر تزئینات، گچ بری پته در زیر گنبد است که در آن، گچ را روی کرباس آهاردار میکشیدند و پس از خودگیری، در جای خود مینشاندند.